رو سر بنه به بالین تنها مرا رها کنترک من خراب شب گرد مبتلا کنماییم و موج سودا شب تا به روز تنهاخواهی بیا ببخشا خواهی برو جفا کناز من گریز تا تو هم در بلا نیفتیبگزین ره سلامت ترک ره بلا کنماییم و آب دیده در کنج غم خزیدهبر آب دیده ما صد جای آسیا کنخیره کشی است ما را دارد دلی چو خارابکشد کسش نگوید تدبیر خونبها کنبر شاه خوبرویان واجب وفا نباشدای زردروی عاشق تو صبر کن وفا کندردی است غیر مردن آن را دوا نباشدپس من چگونه گویم کاین درد را دوا کنمولانا بخوانید, ...ادامه مطلب
دستت را به من بدهنترس!با هم خواهیم پَرید من از روی رویاهایی که رو به باد وُتو از روی بوتههایی که باران پَرَست امید و علاقهی من از تو ،اندوه و اضطرابِ تو از من واژهها، کتابها و ترانههای من از تو،سکوت، هراس و تنهایی تو از من حضور، حیات و حوصلهی من از تو،تَراخُم، تشنگی و کسالتِ تو از من هلهله، حروف، هر چه هستِ من از تو،درد، بلا و بیکسیهای تو از منسید علی صالحی بخوانید, ...ادامه مطلب
خدا را دیدم ... گوشه ای آرام می گریست ... من هم کنارش رفتم و گریستم ... هر دو یک درد داشتیم ... آدمـــــهـــــا,درد مشترک,درد مشترک ایرانیان,درد مشترک شاهین,درد مشترکم مرا فریاد کن,درد مشترک میلاد رحیمی,درد مشترک امین حبیبی,درد مشترک مهدی رهنما,درد مشترک علیرضا فرد,درد مشترک علیرضا قربانی,درد مشترک سالار ...ادامه مطلب